درباره کتاب «تاریخچه بیماریشناسی گیاهی»

ضرورت آشنایی و نبرد با بیماریهای گیاهی
جواد لگزیان
آیا میدانید که قحطی ویرانگر در ایرلند و شکست آلمان در جنگ جهانی دوم به علت همهگیری یک بیماری گیاهی مهم به نام بادزدگی یا بیماری سوختگی سیبزمینی بوده است یا شیوع بیماری گیاهی زنگ قهوه در بریتانیا باعث شد تا چای جایگزین قهوه شود و در تمامی دنیا به عنوان نوشیدنی صبحگاهی مورد استفاده قرار گیرد؟
کتاب «تاریخچه بیماریشناسی گیاهی» نوشته پروفسور سورش گویندرو بورکار، دانشمند معاصر هندی، با بیان دهها نمونه تاریخی و شرح تحولات دانش بیماریشناسی گیاهی از دوران باستان تا قرن بیستم، مطالعه این دانش را برای همگان جالب، درسآموز و خواندنی کرده است. کتابی که ضرورت آشنایی و نبرد با بیماریهای گیاهی را یادآور میشود و در جهت معرفی بیماریهای گیاهی به جامعه کشاورزی در سطح جهانی میکوشد.
«تاریخچه بیماریشناسی گیاهی» پدیدار شدن بیماریهای گیاهی در دورههای مختلف و در شرایط آب و هوایی متفاوت، روشهای کنترل آنها و تاثیر بیماریهای گیاهی بر جوامع و دولتها را بررسی میکند. همچنین در پیوستی ارزشمند به همت مترجمان کتاب «تاریخچه مختصر بیماریشناسی گیاهی در ایران» نیز آمده است، آن هم با مطالبی درباره چگونگی آغاز آموزش این دانش در کشور، تاسیس مدرسه فلاحت در سال ۱۲۷۹ شمسی، آغاز تدریس حشرهشناسی و دفع آفات توسط دکتر جلال افشار در سال ۱۳۰۶ شمسی و روند توسعه بیماریشناسی گیاهی در ایران و همچنین زندگینامه کوتاهی از اساتیدی که در گسترش این دانش نقش موثری داشتهاند. به علاوه در این فصل میتوان فهرست کاملی از انجمنهای علمی بیماریشناسی گیاهی، نشریات و مجلات تخصصی این عرصه و فهرست تمامی متخصصین علم بیماریشناسی گیاهی در ایران را مشاهده کرد.
کتاب در نخستین فصل به نام «مقدمه» چکیدهای از تاریخچه دوازده هزار ساله وابستگی انسان به گیاهان برای تامین غذا و سپس کشت گیاهان در ۷۰۰۰ سال قبل از میلاد را بیان میکند. در دومین فصل «بیماریشناسی گیاهی در دوران باستان» گزارشی از ردپای این علم در متون باستان از سرودههای هندی توسط کاوتیلیا تا دستنوشتههای دموکریتوس فیلسوف یونانی را ورق میزنیم. سومین فصل «بیماریشناسی گیاهی در قرون وسطی» سرگذشت این دانش را پس از سقوط امپراتوری روم در حدود ۵۰۰ میلادی تا زمان کشف آمریکا در ۱۵۰۰ میلادی در اروپا، آمریکای مرکزی، کشورهای عربی، شرق دور و هند مطالعه میکند. «بیماریشناسی گیاهی در عصر پیشامدرن» عنوان چهارمین فصل است که ظهور و توسعه تئوری میکروبی بیماریها در گیاهان، اثبات تجربی تولیدمثل در قارچها، اثبات تجربی مسری بودن سیاهک پنهان گندم، دوره طبقهبندی بیماریهای گیاهی و حدس و گمان درباره علل آنها، ظهور و توسعه اولیه قارچشناسی و شواهد تجربی مبنی بر این که یک قارچ عامل سیاهک پنهان گندم است را مورد بررسی قرار میدهد، پنجمین فصل «بیماریشناسی گیاهی در عصر مدرن» به تحقیق در زمینه این بیماریها در اروپا، آمریکا، استرالیا، آسیا و ژاپن اختصاص یافته است، ششمین فصل «بیماریشناسی گیاهی در عصر حاضر» پیشرفتهای مهم این دانش را در سراسر جهان در عرصههای مختلف به تصویر میکشد، «اپیدمیهای تاریخی و بیماریهای گیاهی مهم در دنیا و تاثیر آنها بر تمدن» عنوان هفتمین فصل است که قحطی سیبزمینی در ایرلند، اپیدمیهای زنگ گندم، قحطی بزرگ بنگال: بیماری لکه قهوهای برنج، زنگ قهوه، بیماری موزائیک کاساوا، سوختگی شاه بلوط، بیماری هلندی نارون، زردی کشنده نارگیل، پژمردگی و مرگ ناگهانی بلوط، سیاهک پنهان هندی گندم و چاودار، شانکر مرکبات، شانکر گردوی سفید، شانکر سرو، شیوع باکتری xyella، پژمردگی پانامایی موز، سوختگی جنوبی برگ ذرت، سوختگی باکتریایی برگ برنج، سفیدک داخلی انگور، لکه سیاه سیب، زنگ سویا، پوسیدگی قرمز نیشکر، بیماری تانگروی برنج، سوختگی باکتریایی گوجهفرنگی، سوختگی باکتریایی انار و آتشک سیب و گلابی را مورد نقد و پژوهش قرار داده است، «خسارتهای تاریخی وارد شده به محصولات کشاورزی در اثر بیماریهای گیاهی» در هشتمین فصل بررسی شده است و در نهمین فصل «انجمنهای بیماریشناسی گیاهی و توسعه آنها» فهرست و شرح فعالیت انجمنها و اتحادیههای بیماریشناسی گیاهی و سازمانهای وابسته در سراسر جهان آمده است. «تاریخچه مختصر بیماریشناسی گیاهی در ایران» پیوست ارزشمند پایان کتاب است.
در جریان مطالعه این کتاب به نکات شایان توجه تاریخی برخورد میکنیم، از جمله در فصل «بیماریشناسی گیاهی در قرون وسطی» که خوانندگان را با پزشکی باستانی و دستورالعملهای درمان هندی مانند تجویز شیر فیل، روغن سوسمار و آبگوشت ببر آشنا میکند. در این فصل بورکار خاطرنشان میکند با مرور متون سانسکریت مشخص میشود که مردمان هند باستان بهخوبی بیماریها و آفات گیاهی را میشناختند و روشهای سازگار با محیط زیست مانند عوامل ارگانیک را به عنوان آفتکش توسعه دادند. امروزه علم کشاورزی مدرن نیز پذیرفته است که شیوههای سنتی زراعی، کودها و آفتکشهای ارگانیک بسیار بهتر از مواد شیمیایی مصنوعی است و دانشمندان بزرگ هند باستان کمکهای ارزندهای به بیماریشناسی گیاهی کردهاند.
از نگاه حکیمان هندی درختان به علت هوای سرد، بادهای تند و هوای داغ بیمار میشوند، برگهای آنها سفید کمرنگ شده، جوانهها کم شده، شاخهها خشک میشود و باید پس از تشخیص بیماری گیاهان به درمان آنها پرداخت. کتاب در ادامه درمان بیماریهای گیاهی از نگاه دانش هندی باستان درباره مرگ زودرس میوهها، درختان شکسته، شاخههای سوخته و درختان خشک شامل آبیاری با شیر، استفاده از خمیر عسل، دود دادن با پوست خرچنگ، و آغشته کردن با نیلوفرآبی را آورده است. بورکار در انتهای این مبحث با تشریح دقیق درمان گیاهان از نگاه پزشکی باستانی هندی از فرصت عالی تحقیق درباره فناوریهای گذشته برای بررسی و کاربری امروزی آنها میگوید.
در فرازی دیگر از کتاب به اپیدمی ویرانگر بیماری سیبزمینی در اواسط قرن نوزدهم، سالهای ۱۸۴۵ و ۱۸۴۶ پرداخته شده که تمام اروپا و آمریکا را درنوردید اما در ایرلند فاجعهبار بود. در مزارع سیبزمینی، سوختگی برگها و شاخهها شروع شد و تمام بوتههای سیبزمینی سوختند و از بین رفتند. بیش از یک میلیون نفر جان باختند و یک و نیم میلیون نفر مهاجرت کردند. به منظور ارائه گزارش وضعیت بیماری، کمیتهها و کمیسیونهای زیادی تشکیل شد. اما سرانجام ارگانیسم عامل بیماری در سال ۱۸۵۷ میلادی توسط سپیراشنایدر و دباری در سال ۱۸۶۱ شناسایی و علم بیماریشناسی گیاهی متولد شد. و در نهایت برکلی، برجستهترین قارچشناس قرن پذیرفت که میکروارگانیسمها علت بیماری هستند.
در بخش دیگری از کتاب هم به سیاستهای استعماری در جریان قحطی بزرگ بنگال در سال ۱۹۴۳ میلادی و مرگ چهار میلیون نفر به دلیل از بین رفتن برنج در اثر بیماری لکه قهوهای ناشی از قارچ اشاره شده است. در کتاب آمده است که نخستوزیر انگلیس، وینستون چرچیل در دوره قحطی به صادرات برنج از بنگال ادامه داد و در پاسخ اعتراض دولت هند گفت، اگر قحطی وجود دارد پس چرا گاندی از گرسنگی نمرده است. همچنین دولت چرچیل از ارسال محمولههای غذایی رایگان آمریکا و کانادا به بنگال نیز امتناع کرد.
کتاب «تاریخچه بیماریشناسی گیاهی» نوشته اس.جی. بورکار با ترجمه دکتر ناصر بیکزاده و دکتر عصمت مهدیخانیمقدم را انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد در ۲۶۲ صفحه و با قیمت ۲۲۵ هزار تومان رهسپار بازار کتاب کرده است.
نویسنده این کتاب، پروفسور سورش گویندرو بورکار (متولد ۱۹۵۶) استاد بیماریشناسی گیاهی در دانشگاه ماهاتما فوله هند است. او مدرک فوق دکترا را در رشته بیماریشناسی گیاهی از فرانسه در سال ۱۹۸۴؛ و مدرک دکترا را در رشته بیماریشناسی گیاهی از دانشگاه بینالمللی واشینگتن، آمریکا و در سال ۱۹۹۰ مدرک دکترا را در رشته مدیریت در توسعه منابع انسانی از دهلینو دریافت کرد. بورکار موفق به دریافت جوایز ممتازی از جمله جایزه جایزه بهترین شهروند هند ۱۹۹۹، جایزه مرد سال ۱۹۹۸ (ایالات متحده آمریکا)، و جایزه تعالی ایندیرا گاندی ۲۰۰۵ شده است و زندگینامه او در فهرست بینالمللی رهبران برجسته نسخه هزاره (آمریکا) و روشنفکر شاخص قرن بیستم ۲۰۰۰ (انگلستان) منتشر شده است.
منبع خبر: کتابنیوز
این مطلب در تاریخپژوهان یادگارآفرین، ایبنا ، روا۲۴، نخستنیوز و آسیانیوز هم منتشر شده است.
آخرین اخبار
- افزایش ۱۰۰ درصدی چاپ کتاب توسط انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد در سال گذشته
- مسابقه فرهنگی «برای کتاب» برگزار شد
- فراخوان سی امین جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی اعلام شد
- سه کتاب انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد تجدید چاپ شدند
- کتاب جدید انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد منتشر شد: به کودکانمان چه هدیه بدهیم؟
- کتابِ «بازی» منتشر شد.
- تجدید چاپ پنج کتاب انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد