انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد

ناشر کتاب های سبز

26 تیر 1397

کتاب «قدرت علم و پویایی جهان» در تیرماه 97 منتشر شد

اشتراک گذاری

چرا کتاب «قدرت علم و پویایی جهان: انتقال موفق دانش علمی در زمینه محیط‌زیست»؟

تقریباً از نیمه دوم دوران تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران (1380) بود که با فعالیت‏‌ها و پژوهش‏‌های پروفسور مکس‌کروت آشنا شدم. البته زمینه چنین آشنایتی را مدیون استاد گرانقدر دوران کارشناسی، پروفسور علی یخکشی هستم. پروفسور علی یخکشی، پدر علم محیط‏زیست ایران، استاد اخلاق و کنش، برایم هدیه‏‌ای ارزنده بودند که توفیق دیدار و شاگردی ایشان را همیشه با افتخار به یدک می‌‏کشم. گاهی، برخی از اساتید، چنان تأثیری بر فکر و روش زندگی شما می‏‌گذارند که سال‏های‌سال سپاسگزار آن چهره جذاب و مهربان و آن منبع علم و تخصص می‌‏شویم.

پروفسور مکس‌کروت، از اساتید انگشت‌شمار و به‌نام علم سیاست منابع طبیعی در اروپا، استاد دانشگاه جرج آگوست گوتینگن آلمان بودند و هستند. پروفسور مکس کروت و پروفسور یخکشی در این دانشگاه چندین سال همکار بودند. عناوین پژوهشی ایشان برخی از همان الگوهای فکری بودند که دنبال آنها می‏‌گشتم، و به طبع، به مطالعه برخی از آنها می‏‌پرداختم. در این بین، چندبار به ایشان ایمیل زدم و از راهنمایی‌‏هایشان بهره بردم. در یکی از مکاتباتم تقریباً در اواسط سال 2015 بود که ایشان برایم نوشتند که کتاب «قدرت علم و پویایی جهان» را به رشته تحریر درآورده‏‌اند. تا سال 2016 منتظر شدم تا این کتاب چاپ و به‌صورت آنلاین در دسترسم قرار گرفت. بعد از مطالعه، دریافتم که ایشان به‌همراه دکتر مایکل بوچر، با بهره‌گیری از تجربه‌های ملی و بین‌المللی، جدیدترین دستاوردهای علمی-اجرایی خویش را در این کتاب، برای بهبود ارتباطات بین علم و سیاست محیط‌زیست و منابع طبیعی ارائه داده‌اند. از این‌رو، آنرا بسیار مفید برای ترجمه یافتم.

این کتاب، رویکرد‌های انتخابی در انتقال دانش علمی را شرح می‌دهد؛ رویکردهایی مانند مدل‌های خطی یا فن‌سالار، مدل‌های مختلف سیستمی، مدل‌های کارکردی، مدل‌های هم‌تولید و ایجاد ارتباط و درنهایت مدل پاب. کتاب بیان می‌کند که چگونه این رویکرد‌ها قادر به مهیا‌کردن شرایطی‌اند که تحت آن، علم می‌تواند تأثیری بر تصمیمات سیاسی داشته باشد. سپس ویژگی‌ها و قابلیت‌های مدل پاب نسبت به سایر مدل‌ها را برجسته می‌کند. کتاب از «علمی‌شدن سیاست» و «سیاسی‌شدن علم» مثال می‌آورد و به‌بیان فرق دقیق علم و سیاست می‌رسد و استقلال این دو بخش برای رسیدن به شکوفایی علم و سیاست در مسائل محیط‌زیستی و منابع طبیعی را -که لازمه آن‌را عدم‌فشار و تحمیل دیگری، معرفی می‌کند- ضروری می‌داند.

برخی معتقدند علم و سیاست، هرکدام در سپهر مجزایی شکل گرفته و ریشه یافته‌اند؛ یعنی دنیای متفاوتی دارند. طبیعی است که، اکثراً زبان همدیگر را یا متوجه نمی‌شوند و یا بد متوجه می‌شوند، ولی چاره‌ای نیست جز یافتن راهی برای همکاری مؤثر این دو بخش. درست است که هنوز زمان زیادی تا جریان‌یافتن همه اطلاعات بین علم و سیاست مانده است، ولی یادگیری زبان طرف دیگر، وقت‌گذاشتن برای گوش‌کردن به هر استدلالی -حتی اگر بعضی قابل‌درک نباشند- و قبول یک جریان انتخابی اطلاعات، اصولی هستند که مبادلۀ اطلاعات را تا حد امکان بهبود می‌دهند. زیرا این دانش علمی است که به سیاست‌های بهتر، سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد و افزایش تأثیربخشی و کارایی تصمیمات سیاسی منتهی می‌شود.

به هر حال، این کتاب، افق جدیدی در انتقال موفق دانش علمی در زمینه محیط‌زیست، بین بخش علم (همچون دانشگاه، مؤسسات پژوهشی) و بخش سیاست (همچون برنامه‌‏ریزی، قوانین، اجرا) را به ما نشان می‏دهد و از تجربه‏‌های ملی و فراملی برای تبیین درستی مسیر، مثال‏‌های ارزشمندی بیان می‏‌کند.

امید است با بهره‏‌مندی از این درس سیاست، افق جدیدی برای کاهش تنش‌‏های محیط‏زیستی و منابع طبیعی کشور از طریق انتقال موفق دانش علمی باز شود و بخش‏‌های علم و سیاست، بتوانند مستقلاً به وظیفه‌‏مندی خود بپردازند ولی در جهت بهبودگرایی محیط‏زیستی. خواندن این کتاب را به تمام کسانی که دل در گرو طبیعت دارند و به فکر ساختن راهی برای اجرای سیاست‌‏ها و برنامه‌‏های علمی هستند، پیشنهاد می‌‏کنم.

 

مکن بد که بد بینی از یار نیک

نروید ز تخم بدی بار نیک

غم و شادمانی نماند ولیک

جزای عمل ماند و نام نیک

 

با سپاس از انتخاب خوب شما

مهدی کلاهی

عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد